![]() |
فرمانده مقاومت خرمشهر از نگاه بعثی ها
عراقی ها می گفتند: هذا آیه المقاومه (این فرمانده مقاومت است.) شیخ هم می گفت: الیوم خمینی، حسین و صدام یزید. سپس فرمانده عراقی ها سرنیزه ای را در شقیقه شیخ فرو برد و چرخاند. صدای نحیف شیخ شنیده می شد که می گفت: الله اکبر، انا لله و انا الیه راجعون. |
| x □ - » |